نوشتار عدالت

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان گرامی و گرانقدر
در این ویلاگ تلاش بر آن است که بتوانیم مباحثی در حوزه های زیر را تقدیم حضور دوستان نماییم:
1.مدیریت بازرگانی
2.عدالت
3.آموزش و پرورش
این حوزه های علاقه من می باشند که در این حوزه ها مشغول به فعالیت های تحقیقاتی و آموزشی هستم.

طبقه بندی موضوعی

۲۱ مطلب با موضوع «عدالت اجتماعی» ثبت شده است

حق به مثابه ی وزنی می ماند

که بوسیله موازین ی با نام قسط می توان آن ها را سنجید.

والوزن یومئد الحق 

و نضع الموازین القسط لیوم القیامه 

فمن ثقلت موازینه فهو فی عیشه راضیه

و اما من خفت موازینه فامه هاویه و ما ادریک ماهیه نار حامیه

والعصر

ان الانسان لفی خسر 

الا الذین ءامنوا

و عملوا الصالحات

و تواصوا بالحق 

و تواصوا بالصبر

 

کتاب 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۸ ، ۰۲:۳۱
حسین یزدی

عدالت و موصوعات مختلف

عدالت به عنوان راهبردی خاص در حوزه های مختلف و با مفاهیم مختلفی همراه می گردد و این همراهی موجب معنا بخشی بهتر و دقیق تر به معنای عدالت در کانتکس مورد نظر و یا در ساختار متنی مورد نظر می گردد.

 به عنوان مثال عدالت در متون فقهی به مثابه عدالت فقهی مطرح می گردد و در راستای شناسایی ویژگی های امام عادل به بحث وگفت و گو می پردازد. 

یا هم چنین عدالت در حوزه اقتصادی دارای معانی مختلفی می گردد و وقتی این کلمه را در کنار کلماتی همچون فقر، نابرابری و مواردی از این دست قرار می دهیم موضوع را بصورتی با دیدگاه نگاهی جامعه شناسانه به موضوع عدالت نگاه انداخته ایم.

اما زمانی که از همین واژه عدالت در حوزه عدالت اقتضادی با کلماتی مانند ربا و فساد اداری و اقتصادی و رشوه و مواردی از این قبیل گره می زنیم معنایی جدید از عدالت را به دست می آوریم.

هم چنین عدالت در حوزه های دیگر همچون سیاست گذاری و سیاست به معنای کلی به معنای تدبیر امور را اگر در نظر بگیریم روش های مختلف حکومت داری و سیاست ورزی و انواع مختلف سیاست و حکومت ها خود نشان دهنده این موضوع می باشد که عدالت در این ساختار دارای معنایی دیگر و مفهومی جدید و تازه می باشد. 

به عنوان مثال عدالت در رابطه با سیاست مداران عادل و سیاست مداری عادلانه و هم چنین سیاست گذاری عادلانه می تواند مباحثی را مورد توجه قرار داده و در این راستا به بررسی شاخص های عادلانه در هر کدام از بخش های فوق بپردازد. 

که از جمله این موارد را در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر می توان به بهترین شکل یافت.

هم چنین قرار گیری واژه عدالت در کنار واژه هایی همچون بیکاری و حقوق و مزایا نیز معانی خاصی را به خود می گیرد که در این راستا به تشکیل مفاهیمی همچون برابری یا نابرابری و یا شایستگی و استحقاق برای شناخت بهتر واژه عدالت رو می آوریم.

موضوع شناسی

شناخت مولفه های اصلی عدالت در هر حوزه نیازمند بررسی دقیق و شناخت موضوع محور هر بخش به مثابه بخش مورد توجه و رابطه آن با بخش عدالت پژوهی می باشد. یعنی از ابتدا شناخت موضوع عدالت به خودی خود و به قولی رئوس ثمانیه آن خود موضوعیت پیدا می کند. و از طرف دیگر به دلیل اطلاق واژه عدالت و این که عدالت به مثابه یک واژه در تمامی موضوعات مورد توجه قرار می گیرد. نیازمند شناخت واژه عدالت در حوزه های مورد نظر نیز می باشیم.

و این مهم نیازمند شناخت موضوع مورد نظر و شناخت موضوع عدالت در موضوع مورد نظر می باشد

ارزش مطلق و رابطه آن با علم دینی

 اطلاق واژه عدالت و این که یک ارزش مطلق می باشد را اگر بخواهیم بهتر درک نماییم باید به این مثال توجه نماییم که عدالت در هر مکان و زمانی دارای ارزش می باشد و نمی توان گفت که عدالت در همان زمان و مکان بد است. با این که اقتضائات عدالت می تواند متغیر باشد.

اما اطلاق ارزشی واژه عدالت بخشی جدا از اقتضایی بودن اجرای عدالت می کند. یعنی آن چیزی که باید مد نظر قرار بگیرد آن است که مطلق بودن ارزش عدالت ربطی به اقتضایی بودن اجرای این ارزش ندارد. ارزش را اگر بخواهیم بهتر بشناسیم به نظر می رسد که عدالت را باید مقوله ای از جنس ارزش بدانیم. حال آیا می توان گقت که عدالت به عنوان یک علم مطرح می باشد؟ و آیا چنین واژه ای دارای علم می باشد؟ و یا این که به تنهایی این یک امر ارزشی صرف می باشد؟ 

در این راستا اگر بخواهیم به رابطه میان ارزش و دانش بپردازیم باید با مراجعه به کتب از علم سکولار تا علم دینی و کتاب هویت علم دینی دکتر خسروپناه و کتاب منزلت عفل در هندسه مهرفت دینی و هم چنین نظریات علمای اسلامی در مورد رابطه ارزش و دانش مراجعه نماییم.

به عنوان مثال آیت الله جوادی آملی از طرفی علم را مقوله ای با عنوان کشف واقع می نامند و از طرف دیگر عقل را نیز مقوله ای ارزشی می دانند و قائل به قرار گیری عقل در حوزه دین می نمایند و پیامبران را در این امر مسئولانی برای به انجام رسیدن این اهداف می دانند(لیثیروا لهم دفائن العقول) و در رابطه هایی که ایشان در سخنان خویش  با استفاده از بیانات امیر المومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه و سایر کتب همچون قرآن و آیات و روایات مطرح به بحث می پردازند عدالت را امری هماهنگ با عقل می شمارند. و به عنوان میوه ای از میوه های عقل آن را به شمار می آورند.که به نظر می رسد چنین موضوعی خود رابطه عدالت و علم را تا اندازه ای نمایان می سازد.

و آن این که عدالت به مثابه یک امر بر خاسته از عقل و نقل می باشد. و چیزی جدا از این دو نیست. اما در جایگاه دیگر امام خمینی (ره) همین موضوع عدالت را وقتی در اسماء الهی مطرح می نمایند آن را حاکم بر تمامی اسماء الهی می دانند که خود این موضوع نکته قابل توجه و بررسی و پیگیری می باشد.

و یا در سخنان آیت الله عابدینی در مورد حکومت عدل مهدوی این نکته که سه ضلع حکومت مهدوی یکی عقلانیت و دیگری معنوبت و دبگری عدالت می باشدکه ایشان این موضوع را مطرح می نمایند که عدالت به عنوان جاکم بر این دو موضوع وارد میدان عمل می گردند که شناخت این امر نیز نیازمند توجه و دقت بیشتری می باشد. و آن چه به نظر بنده می رسد این نکته می باشد که باید به نکات آیات و روایت دقت نماییم و ببینیم که کدامین روش بهترین روش می باشد؟

بن مایه نگاه به عدالت 

که همان روش همان راه و روش حق و حقیقت است زیرا منشا آن صدق و صداقت و راستگویی می باشد ولی در جایگاه مقابل این دیدگاه شما این موضوع کذب و دروغگویی و افترا را می بینید. و این خود نشان دهنده ماهیت آن موضوع مورد نظر و مورد بحث می باشد. و این نشان دهنده قرار گیری جریانی به نام حق در مقابل جریایی به نام باطل می نماید. که در جریان حق ما نگاهمان را نگاهی مبتنی بر سه رکن اصلی جکومت علوی و حکومت مهدوی و جکومت حسینی و حکومت نبوی و بصورت کلی جکومت و سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و هم چنین ائمه معصومین علیهم السلام قرار بدهیم.و باید در شناخت مصادیق حق طلبی صحیح و شناخت باطل و دشمنی با آن ( اشداء علی الکفار رحماو بینهم ) به خوبی عمل نماییم.

نگاهی منطومه وار و متوجه به منابع معرفتی

و به نکات مختلف رفتار ائمه معصومین علیهم السلام و آن منطق عملی ثابت ایشان در هر زمینه ای دست بیابیم.که این مهم حاصل نمی شود مگر با داشتن نگاهی نظام مند و هم چنین داشتن روشی صحبح برای یافتن مولفه های مختلف موضوع عدالت در سایر موضوعات و هم چنین شناخت روابط عدالت و سایر مفاهیم و موضوعات که به نظر می رسد که باید سیستم داینامیک عدالت را بهتر شناخت و تجلیل و رصد نمود. و در این راستا ساختاری شبکه ای از مفاهیم عدالت را داشته باشیم در هر موضوع مختلف و روابط آن با سایر شبکه های مفاهیم را سنجیده و اولویت های اجرایی و عملکردی آن را در راستای اجرایی سازی موضوع عدالت به دست دهیم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۷ ، ۰۲:۰۷
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه به نظرم آمد تا در مورد موضوع فساد اقتصادی و اقتصاد سیاسی در این زمینه بنویسم این موضوع مهم بود که فساد اقتصادی و جهت گیری اقتصاد سیاسی در این فساد های اقتصادی را ارتباط میان این دو را بهتر و بیشتر درک نماییم و بتوانیم از آن تصویر بهتری را درک کنیم.
موش و گربه بازی
یکی از جالاتی که می توان با استفاده از آن در زمینه شکاف و رصد اطلاعات و دستگیری این موارد به عمل آورد وجود قوانینی در این راستا هستند. اما نکته این جاست که قوانین به تنهایی راهکار نهایی برای حل مشکل فساد شبکه ای و زیرزمینی و هم چنین شبکه های مافیایی در زمینه های اقتصادی نمی باشد. و به دلیل شناخت پنهان این موارد و این نکته که نمی توان به همین سادگی این روابط را کشف نمود و اثبات کرد که چنین ارتباطاتی در این زمینه وجود دارد باید شاخص ها و ارزیابی های دقیق تری را در این حوزه مورد توجه و دقت قرار دهیم. زیرا در حال حاضر نگاه به ساک پولی فرد قاچاقچی و چنین مواردی دیگر امری مرسوم نیست و چنین نیست که قاچاقچی با ساکی پر از پول به سمت مرز های کشور رفته و پس از تحویل کالای مورد نیاز خویش و رد و بدل کالا چنین کاری انجام گردد. 
پازل های موجود
بلکه باید توجه را عمیق تر نمود و به شناخت بهتری از این قضیه رسید که چنین اموری در یک جهت گیری کلان فکری و در یک پازل فکری می تواند قرار بگیرد و این پازل فکری می تواند جهت رشد و رونق بازار های سرمایه و تولید و کالای خویش از راهبرد های رشوه و از این قبیل موارد در راستای بهبود فرایند های خویش استفاده نماید.
پس توجه به این نکته که ما در این پازل ها نیز می توانیم قرار بگیریم نکته ای مهم می باشد. زیرا با قرار گیری در پازل هایی که جهت گیری مفسدانه با شعار هایی امنیت طلبانه و شفافیت طلب می تواند قضیه را به عکس وخیم تر نماید. زیرا چنین امری موجب در هم پیچیده شدن کلاف فساد در یک شبکه ی روابط و یک مافیای پنهان خواهد شد. و در این جا شناخت روابط را به سمت نیت خوانی و ذهن خوانی هایی سوق خواهد داد که در آن ها خطای شناختی نیز موثر واقع خواهند شد و شناخت این موارد را با سختی هایی مواجه می سازند. و البته امر قضاوت را از طریق شناخت های سطحی نمی توان مورد اعتبار و تایید قرار داد.
شبکه های نفوذی
در این جا بنده نمی خواهم تئوری توطئه را مطرح نمایم بلکه توجه به این نکته که هر کشوری دارای دشمنی است و این دشمن از طرق مختلف برای راهبرد به سیاست ها و امور مختلف آن کشور مورد انتظار می باشد امری کاملا صحیح و کاملا مقبولی است و احتیاط در این جایگاه از شروط عقل می باشد. به همان صورتی که پدر و مادری که فرزند خویش را دوست دارند او را از شرایط خطر ساز دور می نمایند.
اما نکته ای که مورد توجه هست شناخت شبکه های نفوذی و ارتباطات این موارد با هم می باشد. شناخت این مسیر نیازمند شاخص هایی برای ارزیابی این موارد و تاثیر این موارد بر سهام بازار ها و هم چنین مواردی از قبیل رانت های اطلاعاتی و  از این دست موارد می باشد.
مولفه های حفره قاچاق
آنچه به نظرم می رسد آن است که در قاچاق کالا چندین مولفه را می توان مورد بررسی و دقت قرار داد: 
یکی از آن ها وظایف دولت می باشد.
دیگری وظایف مردم و رسانه های مطبوعاتی است 
و دیگری سیستم های رصد اطلاعاتی که در این زمینه مورد بررسی و دقت قرار می گیرند و 
مورد دیگر نیز سنجش اقتصاد کشور ها با ابزار هایی برای شناخت حفره قاجاق در این زمینه و ارزش بازار قاچاق در هر کشوری می باشد. که در این زمینه می توان از کاهش ارزش واردات از ارزش صادرات کم نمود تا آن چه باقی می ماند به عنوان ارزش حفره قاچاق به حساب آید.
فاسد ترین کشور ها از لحاظ اقتصادی
  1. سومالی
  2. سودان جنوبی
  3. سوریه
  4. افغانستان
  5. یمن/سودان
  6. کره شمالی/ گینه استوایی/ گینه بیسائو/ لیبی
  7. عراق/ ونزوئلا
  8. آنگولا/ ترکمنستان
  9. اریتره/ چاد
  10. جمهوری دموکراتیک کنگو/ کامبوج/ تاجیکستان
معرفی کتاب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۰۲:۰۱
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

روح دربرگیرنده یا نقطه اتکایی؟
به نظر می رسد که این دو مفهوم بالا دارای اشتراکاتی از لحاظ معنایی می باشند اما لزوما نمی توان چنین گفت که لزوما این دو مفهوم دارای یک معنا می باشند. 
برای شناخت روح در برگیزنده عدالت آنچه به نظر می رسد نگاه به قرآن و هدف های قرآن و روح معنای قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم صلوات الله می باشد.
در این میان آنچه بیشتر به چشم می آید همان تفکر حق و تفکر باطل می باشد. یعنی اگر بخواهیم آن دسته بندی و آن روج کلی را بدست آوریم ابتدائا باید دسته بندی های مفاهیم قرآنی را به دست بیاوریم و پس از به دست آوردن لیستی از مفاهیم و دسته بندی های قرآن کریم و روایاتی که مورد نظر هست بتوانیم آن روح کلی موضوع را بیرون بکشیم و بتوانیم از آن متون استنباط داشته باشیم. 
تقاوت روح دربرگیرنده و نقطه اتکایی در این است که در روح در برگیرنده ما نگاهی نگرش مآبانه به موضوع داشته و داریم ولی در نقطه اتکایی تاکید بر معنا و عینیت صرف نیست بلکه تاکید بیشتر در نقطه راهبردی و اجرایی مساله می باشد. 
یعنی با ایجاد نقطه اتکایی می توان آن روح دربرگیرنده معنای عدالت را در هر بخشی حاکم ساخت. 
رابطه عدالت با حق و باطل
آن چه در موضوع عدالت خود را می نمایاند رابطه عدالت با حق و صدق است و هم چنین رابطه ظلم و جور با باطل و کذب است. 
یعنی اگر بخواهیم زیربنای اساسی موضوع عدالت را شناسایی نماییم نظام حق و حق محوری به میان می آید و در مقابل اگر بخواهیم زیر بنای بی عدالتی و ظلم و جور را بازشناسی کنیم به آن منطقه و ناحیه ای می رسیم که در آن محیط باطل و دروغ و دروغگویی رخ می دهد و گزاره های کاذب موجود می باشد. 
این گزاره های صادق نشان از هماهنگی با نظام هستی داشته و گزاره های کاذب یعنی گزاره هایی که در هماهنگی با نظام هستی دارای نقص و عیب می باشند. به عنوان مثال آیه ای از آیات قرآن کریم در حوزه شناخت حق و باطل به ما ملاک می دهد و این نکته را در بر می گیرد که باطل همچون کف های روی آب می مانند که از بین خواهند رفت و آن چه سودمند است و فایده دارد همان حق است و همان صدق است که می ماند.
"فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الحق و الباطل"
شناخت حق و باطل
در راستای شناخت حق و باطل نیز با شناخت مصادیق رشد و مصادیق غی می توان مسیر را از بی راهه تشخیص داد. "قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم الله ولی الذین ءامنوا یخرچهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون"
یعنی شناخت رشد و غی با شناخت مبینات و پس از شناخت مبینات حرکت به سمت ایمان بالله و کفر بالطاغوت می باشد چنان که در آیه ی دیگری از آیات قرآن کریم این امر به 
 
رابطه جق محوری با حرکت در مسیر اهل البیت علیهم صلوات الله 
علی حبه جنه فسیم النار و الجنه 
وصی المصطفی حقا 
امام الانس و الجنه 
این حسن کیست که جان ها به فدای او باد.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست.
اللهم عرفنی حجتک ...
 
نقطه اتکایی عدالت در هر زمینه ای متفاوت می باشد
نیازمندی به شناخت زمینه و نیازمند شناخت جایگاه کار در حوزه عدالت می باشیم تا بتوانیم بر اساس مولفه های ساختاری و هم چنین نهادی و رفتاری و مواردی از این دست بتوانیم راهبرد هایی را در هر حوزه ای پی گیری نمود و نقطه اثرگذاری و کلیدی آن را در بخش های مختلف رصد نمود.
به عنوان مثال در پدیده کنکور آن نقطه اتکایی تغییر جهت گیری آموزشی و راهبردهای یادگیری و ارزیابی در مدارس می باشد. تا به سمت آموزش تفکر محور و پژوهش محور و کاربردی حرکت نماییم. و این راهبرد خود می تواند روح حاکم بر آموزش را نیز در بربگیرد. که این تنها در حوزه آموزشی آموزش و پرورش مد نظر قرار می گیرد. 
اما آنچه در حوزه عدالت آموزشی باید مد نظر قرار بگیرد تنظیم گری نهاد های آموزشی و حرکت به سمت روح عدالت آموزشی در این میان می باشد.
یا مواردی دیگر که می توان آن ها را در حوزه عدالت اقتصادی و حوزه های دیگر مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۸
حسین یزدی

منایع مطالعاتی در حوزه دانش اقتصاد اسلامی

 

  1. کتاب اقتصادنا کتابی در حوزه مباحث اقتصاد اسلامی و چرایی طرح چنین اندیشه ای در این زمینه می باشد. 
  2. در همین راستا کتاب های دیگری نیز چاپ گردیده است و به عنوان مثال می توان کتاب شهید مطهری و حرف هایی که ایشان در مورد اقتصاد اسلامی نیز زده اند نیز مطرح گردد.
  3. نظریه پردازان دیگری نیز در این حوزه ورود کرده اند به عنوان مثال در این زمینه ما شاهد نظرات مصطفی ملکیان در حوزه اقتصاد و خوانشی فلسفی از اقتصاد هستیم. 
  4. اساتید مبرز دیگری که در این زمینه دارای مقالات و تخصص می باشند و با پیش زمینه های فلسفی موجود در این حوزه آشنایی داشته و دارند از جمله ایشان می توان به دکتر عادل پیغامی در این زمینه اشاره نمود که عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام می باشند.

حوزه های جدید در اقتصاد

هم چنین می توان در این راستا به مکاتب مختلف اقتصادی و رویکرد های جدید اقتصادی نیز اشاره نمود که از جمله آن ها تعلیم و تربیت اقتصادی می باشد که مقوله از فرهنگ اقتصادی می باشد. یعنی اگر بخواهیم مباحث این حوزه را مورد بررسی قرار دهیم می توان گفت که در حوزه های اقتصاد تعلیم و تربیت و فرهنگ اقتصادی نیز که یکی از بخش های دیگر در این حوزه می باشد می توان مورد بررسی و مطالعاتی قرار داد. جهت مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایید.

 

نگاه شهید صدر به مقوله اقتصاد اسلامی چگونه بوده است؟

نگاه شهید صدر در حوزه اقتصاد اسلامی به دلیل آن چه در مقدمه کتاب به بیان آن می پردازند نگاهی با دید حرکت از فلسفه ی اسلامی به سمت جامعه اسلامی و پس از آن اقتصاد اسلامی بوده است که به دلیل علاقه مندی مردم به مبحث نظریات اسلامی در حوزه زندگی این دید به جهت گیری بعدی حرکت می کند و این جهت گیری موجب آن می شود که اقتصادنا که یکی از بحث هایی بوده است که شهید در نظر در مراحل بعدی بوده است به مراحل میانی بحث آمده و این خود باعث رویکرد جدیدی در حوزه مباحث مطرحه گردد.

وجه ممیزه نگاه شهید صدر

در کتاب اقتصادنا شهید صدر به بررسی نظام های موجود در حوزه اقتصاد و بررسی تفاوت میان مکاتب و مذاهب و هم چنین علوم پرداخته و در این راستا با نگاهی نظام وار به این مساله نگاه انداخته اند. 

این نگاه مزیت نگاه شهید صدر به مقوله اقتصاد جهت نظام سازی اقتصاد اسلامی می باشد.

 

  1. نگاهی مساله محور 
  2. نگاهی نظام محور
  3. نگاهی جهت دهنده 

اقتصادنا و تعلیم و تربیت اقتصادی و جهت گیری به سمت آموزش و پرورش اقتصادی

به نظر می رسد که این موضوع یکی از موضوعات مهم در حوزه جهت گیری های اقتصاد اسلامی در حوزه آموزش و پرورش می باشد که باید به بررسی دقیق تر و شناخت بهتر آن با شناخت موضوعات و مسائل مطرح شده در این حوزه باشیم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۴
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

بر آن شدم تا در حوزه رابطه معنای زندگی و ارزش های بشری همچون عدالت و تکامل و رشد و آزادی و ... بنویسم تا شما هم نظرات خود را در مورد آن به من منتقل کنید و بتوان از آن برای فهم هر چه بهتر معنای زندگی و ارتباط آن با فعل اخلاقی بحث بیشتری داشته باشیم.
پیشفرض اصلی ما در این جایگاه بحث در صورتی است که خدایی وجود دارد و ما افرادی خدا باور هستیم. و می دانیم که کسی هست که بر ما نظاره گر هست. و بر اعمال ما شاهد هست. و گویا ما مانند بازیگرانی هستیم در این جایگاه و در این فیلم و نمایشنامه الهی و ازلی در حال بازیگری هستیم. اگر ما به عنوان بازیگرانی در یک جایگاه انتخاب گردیم چگونه خواهیم بود؟ آیا مانند بقیه به سمتی حرکت می کنیم و می گوییم گویا همه باید به این سمت و سو حرکت نماییم. یا اصلا عدم تحرک را به مثابه حقیقت و آن جان الامر حقیقی در نظر می گیریم؟ به نظر می رسد که انسان در وجود خویش قوه ای دارد و آن قوه کمال طلب که بالذات دارای ارزش هستند را به انسان می نمایاند. و به او هشدار می دهد و به او آلارم ها و زنگ هشدار هایی را می دهد که تو یک فرد که بخوری و بخوابی و بلند شوی و بروی به سر کار و دوباره بیایی بخوری و بخوابی و فکری هم بکنی و ... تا زندگی خوبی داشته باشی نیستی. یا هستی؟ 
نظر شما چیست؟
نظر شما در مورد این که زندگی باید دارای یک روال مشخص باشد کدام است؟ و آیا اصلا روند زندگی بشر چنین می نمایاند؟ آنچه در تاریخ زندگی بشریت به دست می رسد آن است که آدمی در طول سالیان زندگی اش با پستی ها و بلندی های بسیاری روبرو می گردد. از طرق دیگر همین انسان است که نیاز هایی دارد و این نیاز ها او را در راستای تکامل و رشد به سمت بالا حرکت می دهند. برخی از نیاز های او سیری ناپذیر هستند و برخی از نیاز های او کاذب و دروغین هستند گرچه نیاز به شمار آیند. یعنی نمی توان تمامی نیاز ها را به یک گونه شناخت و گفت آنچه موجب تکامل بشر می گردد برطرف کردن نیاز ها می باشد. بلکه باید گفت شناخت دقیق نیاز ها و جایگذاری آن ها در جایگاه صحیح هست که می تواند زندگی را ایجاد نماید. چنان که در حدیثی از ائمه معصومین علیهم السلام داریم که فرمودند لو عدل فی الناس لاستغنوا. این بدان معناست که اگر در میان مردم عدالت برقرار گردد مردم احساس بی نیازی می کنند. این اجساس بی نیازی خود از مولفه های یک زندگی صحیح و یک زندگی دارای معنا است.
عدالت خواهی و زندگی قرآنی
حال در این جا اگر بخواهیم عدالت را به مثابه یک ارزش و آن هم ارزشی مطلق به حساب بیاوریم این موضوع را مشاهده می کنیم که این ارزش و ارزش هایی همچون تکامل و رشد در راستای هم قرار می گیرند. یعنی اگر ما معنای زندگی را هدف زندگی بدانیم (لیبلوکم ایکم احسن عملا)(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) بدانیم این معنا گره خورده با ارزش هایی است و یکی از آن ارزش ها عدالت است. همین که عدالت داشته باشیم و همین که احساس رضایت از اجرای عدالت داشته باشیم و همین که ظلم ستیز باشیم خود نشان دهنده آن است که زندگی ما دارای معناست. این در صورتی است که ما برای زندگی هدفی را مشخص نماییم. که در تعابیر دینی نیز ما چنین جایگاهی را برای زندگی می بینیم. در آیه ای دیگر نیز داریم که (لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) یعنی هدف از ارسال رسل و انزال کتب و میزان به همراه ایشان هدف قیام مردم به قسط و عدالت خواهی بوده است.
عدالت خواهی و زندگی مهدوی
در این موضوع اگر بخواهیم نگاه و دیدگاه مشهور و غالب را در مورد حکومت مهدوی و در کل زندگی ائمه معصومین مورد دقت و بررسی قرار دهیم به این نکته خواهیم رسید که ارزش ها به گونه ای نیستند که امروز ارزش باشند و فردا ضد ارزش بلکه ارزش ها ارزش هایی مطلق هستند و این ارزش ها چه در جایگاه امام علی علیه السلام و چه در جایگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مورد اجرا و عمل قرار می گرفتند.  وقتی امام علی علیه السلام در جایگاهی که برادرش از او درخواست مالی از بیت المال را می نماید ایشان دست ایشان را به آتش نزدیک می کنند و از این کار منع می کنند و آتش این دنیا را به مثابه ی تصویری از عالم بالاتر به عقیل برادرشان نشان می دهند این نشان از بزرگ منشی و زندگی ای دارد که در راستا و در جهت گیری های بزرگتری بنا نهاده شده است. و این جهت گیری ها جهت گیری هایی جهان شمول می باشد. چنان که در روایات آمده است که وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور پیدا می کنند در راستای تشکیل حکومت و پس از استقرار حکومت مهدوی در راستای عدالت و برداشتن ظلم از جهان و جهانیان می کوشند. چنان که در حدیثی آمده است. یملا الله به الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. که در این جا کلمه ارض نشان دهنده جهان شمول بودن این خواسته و این ارزش در تعالیم اسلامی داشته و دارد.
زندگی سعایت مندانه و عدالت خواهی
در حدیث دیگری از یکی از ائمه معصومین علیهم السلام داریم که فرموده اند فان فی العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق. یعنی اگر زندگی وسیع و زندگی دارای گشایشی را خواهان هستید باید زندگی خویش را بر پایه عدالت و عدالت طلبی بنا نمایید. 
در آیه ی دیگری از قرآن کریم داریم که می فرماید: (ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتائ ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر یعظکم لعلکم تذکرون) که اگر به این آیه نیز نگاه نماییم بدین موضوع پی خواهیم برد که زندگی بر پایه و در راستای عمل به دستورات حق تعالی است که می تواند جهت گیری زندگی را برپایه حق و حقیقت طلبی بکشاند و تکامل حقیقی و اصلی را کسی جز خداوند که عالم مطلق و عادل مطلق و خیر محض می باشد کس دیگری نمی تواند انجام دهد. 
در جای دیگر می فرماید (الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء و الله یعظکم مغفره منه و فضلا و الله واسع علیم) یعنی در راه حق طلبی و حق جویی شیطان به دنبال تله گذاری هایی است که آدمی را به فقر و نداری وعده بدهد و این وعده منجز به آن خواهد شد که ما به سمت فقر و پس از آن به سمت کفر نعم الهی پیش برویم. و این کفر ما را از جایگاه اصلی خویش خارج نماید. 
جایگاهی که خدا برای ما در این نظام آفرینش قرار داده است جایگاهی بالاتر از این موارد و این وعده های پوچ و توخالی می باشد و همین بس که این وعده های پوچ و توخالی را کنار بگذاریم و در جهت تحقق مسیری که حق تعالی برای ما ترسیم نموده است حرکت نماییم.
مردم و زندگی
در این مسیر افراد بیمار، افراد سالم، افراد فقیر و ندار و افراد ثروتمند و متمول را می توانی مشاهده نمایی. همچنین می بینی افرادی را که از سر پول پرستی بر کوس بد مستی می کوبند و از طرف افرادی را نیز می بینی که با نداری ها ساخته و زندگانی را در سایه حق تعالی می گذرانند. و در ازای هر نعمت حق تعالی شکر و در برابر مصیبت ها نیز شکر به عمل می آورند. و مقام شکر را شناخته و می شناسند و می دانند که (لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید) که در حدیثی داریم که وقتی نعمت ها به شما روی می آورند با افزایش شکر از زوال آن نعمت الهی جلوگیری نمایید. (حکمتی از نهج البلاغه) 
زندگی عادلانه یا عادلانه زندگی کردن یا زندگی کردن بدون عدالت
ما در این راستا کدام یک از این زندگی ها را انتخاب می نماییم. و دلیل آن چیست؟ و اگر بخواهیم که زندگیمان را وقف هدفی بنماییم کدام هدف را سرلوحه کار خویش قرار خواهیم داد؟ (نظرات خودتون را برامون ارسال بفرمایید)
فرق زندگی عادلانه با عادلانه زندگی کردن چیه؟ وقتی من زندگی عادلانه ای دارم آیا لزوما به این معناست که من دارم عادلانه زندگی می کنم؟ به نظر می رسد که وقتی بخواهیم یک زندگی خوب را وصف نماییم زندگی ای را وصف می کنیم که جهت گیری آن جهت گیری تکامل و رشد و پیشرفت باشد. و در این راستا بصورت عاقلانه و با دوراندیشی و تفکر جهت گیری های خویش را مشخص نماید. و در راستای حهت گیری های کلان راهبردهای خرد تری را برای خویش تعریف نماید و به قولی سبک زندگی داشته باشد. 
سیره محمدی(ص)
سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) و سیره نبوی (ص) در این راستا کمک کار خوبی است جهت ارتقا وسعت دید و نگاه ما به زندگی و سبک زندگی. 
و عجب پیامبری داشتیم پیامبر مهر و مخبت و عطوفت و مهربانی که در این راستا او را در راستای ابلاغ رسالت و اتمام نعمت چه خوب عمل نمود و چه خوب تبلیغ اسلام نمود. و این است منطق اسلام. و این است رفتار پیامبر اکرم (ص). پیامبری که با این که بر سر ایشان خاکروبه ها ریختند اما چنان بر دعوت مردم اصرار داشت که به او گفته شد. (لعلک باخع نفسک الا یکونوا مومنین). کسی که ظلم را پذیرا نبود اما وقتی طلم را در حق خود می دید کنار می کشید. و عجب رفتاری داشت پیامبر اکرم (ص).
و السلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا.
 
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد 
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۰۱:۲۰
حسین یزدی

 

In the name of Allah

 

 

What is social justice

 

 

 

What is social justice

 

 

 

Social justice is an concept that is take from the social problems. When we see the problems or issues in our village or our city or our country and the world we go to solve this problems and issues. When we see the children that they are work because of the effect of poverty on them we get upset but it is not enough for solving this problem and this issue. Or other examples that we can say is divorcing that is a social problem and etc.

 

 

Social justice says that I can solve this problem with the combination between two and three or more sciences. Like law science, philosophy of morality, political philosophy, management, economic philosophy and other sciences that can get a tool for solving these problems.

 

 

For example when we want to have a social justice in education system we need to know that those sciences to have a better recognition about this problem. We need to know the economic structure of education system and the management of education system to get a strategy to solve the problem.

 

 

Social justice in our country and other countries depends on systems of governing. For example in Iran we should get a strategy of Islamic science about justice not the readings of Jhon lock about justice or the other theories about justice.

 

 

In our country we need to have a conversation group about this knowledge. This knowledge is a interdisciplinary knowledge and we need this knowledge in our software movement to have a good society that get to development our country and our world. Because the goal of Islamic science and knowledge is get to the better world.

 

 

And in the final of this essay I want to say a verse of quran that says that:

 

 

"لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب ان الله قوی عزیز"

 

 

And the other point of this essay is this part that we need to the other perspective of justice that libertarians says and the other perspectives but these aren’t enough because we need a theory that is rose up from our documents and our Islamic education like Quran and the hadiths. And the other sciences that get us to solve the social justice problems.

 

 

Thank you from your attention to this essay.

 

 

Please get to have a good society by cooperating together. And have a shared value in our connections to go to the strategy of development.

 

 

 
 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۱:۲۰
حسین یزدی

 

نقد و بررسی مکاتب اخلاقی

مؤلف: آیت‌الله محمدتقى مصباح یزدى

تحقیق و نگارش: احمدحسین شریفی

ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره)

نوبت و تاریخ چاپ: پنچم، تابستان 1394

چاپ: زلال کوثر

شمارگان : 1000‌‌‌                         قیمت: 18000 تومان

 

مرکز پخش : قم، خیابان شهدا، کوی ممتاز، پلاک 38.

تلفن و نمابر: 37742326-025

6-120-411-964 :شابک

کلیه حقوق براى ناشر محفوظ است

جهت مشاهده کتاب به لینک زیر مراجعه نمایید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۴
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

یکی از سوالاتی که می توان به وسیله آن به شناخت بیشتر مساله عدالت اقتصادی پرداخت این سوال می تواند باشد که راهکار های دولت برای ایجاد عدالت اقتصادی کدام است و این راهبردها چگونه می باشند.
البته این سوال زمانی مطرح می شود که از مبانی فلسفی و معرفت شناختی عدالت در حوزه ثبوتی گذر کرده باشیم و پس از بیان آن ها به عنوان شاخص های کلان برای ایجاد یک جامعه عادلانه از لحاظ اقتصادی موارد را در آورده باشیم. و پس از آن به این سوال که جال راهکارهای آن و راهبرد های ما بر اساس همان مبانی نظری کدام است. 
پس در این جا شناخت اولیه نظریات مطرح در حوزه عدالت لازم می نماید. در این راستا کتابی نظریه محور نه مساله محور با نام کتاب نظریه های عدالت را می توان معرفی نمود که توسط دکتر احمد واعظی از کسانی که در حوزه فلسفه اسلامی و فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی کار های گرانبهایی داشته اند و بخشی دیگر از کتاب های تالیفی ایشان نیز منزلت عقل در هندسه معرفت دینی از منظر آیت الله جوادی آملی نیز کتاب معروفی از کتب تالیف شده ایشان می باشند. 
Related image
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۱:۲۳
حسین یزدی

مقدمه

یکی از نکاتی که باید در مورد مدیریت نوآوری های اجتماعی مد نظر قرار داد این موضوع می باشد که نوآوری های اجتماعی نیازمند رهبرانی مدنی در راستای حرکت این فرایند به سمت جلو می باشند. در این راستا نیازمندی رهبران مدنی نیز آشکار می گردد و این همان جایی است که رهبر مدنی معنی پیدا می کند و این خلا موجود را با استفاده از روش های موجود برای حل مسائل اجتماعی و با استفاده از ایده های موجود رهبری کرده و آن را به مرحله اجرا در می آورد. 

اما چگونه؟

چگونگی راهبردسازی و استفاده از استراتژی در حل مسائل اجتماعی

یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن ها توجه نمود. نگاه به فرایند تغییر اجتماعی در یک محیط می باشد. 

فرایند تغییر اجتماعی یکی از مهمترین مولفه های جرکت به سمت تغییر اجتماعی و شناخت فراگرد های موجود در این راستا می باشد. اگر بخواهیم در فراگرد های موجود به بهترین نحو نقش یک رهبر مدنی و یک نوآور اجتماعی را بازی کنیم نیازمند شناخت این فرایند هستیم. 

برای شناخت بیشتر این فرایند می توان با مراجعه به کتاب قدرت نوآوری اجتماعی نوشته استفان کاوی که در حال حاضر توسط اساتید دانشگاه امام صادق علیه السلام ترجمه گردیده است و در اختیار علاقه مندان حوزه نوآوری اجتماعی قرار گرفته است استفاده نمایند.

 

پس از شناخت فرایند تغییر اجتماعی و فراگرد های موجود در این راستا کار رهبر مدنی تازه شروع می شود. 

رهبر مدنی با حمایت های خویش از سرمایه گذاران و ایده های نوآور در این راستا با شناخت فراگرد های تغییر اجتماعی با حضور در سازمان ها و نهاد های مسئول تغییرات اجتماعی و همچنین ساختن مولفه های مورد نیاز یک فرهنگ نوآور و به قولی ایجاد یک مهندسی فرهنگی در کنار تغییر ساختار ها به ایجاد یک حرکت نوآور دست می زند. 

 

استفاده از کشف ها 

استفاده از کشف های اجتماعی و شخصی و هم چنین انواع دیگری از کشف به رهبر مدنی کمک می کند تا با شناخت دقیق تر مسائل به حل مساله بپردازد. 

به عنوان مثال یکی از راهبرد های کشف مآبانه در این راستا فرایند شناخت مسائل اجتماعی و راهکار های آن با حضور در شبکه های اجتماعی همچون خانواده و گروه دوستان و همچنین مواردی از این دست می باشد. این موارد در جهت کشف راهکار ها و هم چنین دادن ایده هایی برای حل مسائل اجتماعی با رویکردی نوآور می توانند مورد استفاده قرار بگیرند.

یا این که یکی از مثال هایی که در این راستا در کشف شخصی مورد استفاده قرار می گیرد. این می باشد که رهبر مدنی با حضور در اجتماع و لمس مشکلات مردم برای حل این مسائل از نهاد های مختلف برای حل مساله استفاده می کند.

  

سه راهکار دیگر در حوزه های تخصصی 

ورود مدنی به حل مساله

یکی از راهکار ها ورود مدنی به مساله است و ایجاد یک ارزش مشترک (customer shared value) که برای این مورد می توان مثال شرکت nestle را زد که برای حل مسائل اجتماعی به جای استفاده از لفظ ( customer shared responsibility) از csv استفاده کرده است. راهبردی که پورتر و فارکر برای جل مسائل اجتماعی از طریق استراتژی سازی استفاده کرده اند. 

در این راهکار ارزش های مشترک شرکت ها و مردم و سازمان های مردم نهاد(ngos) و هم چنین دولت (government) به عنوان shared value انتخاب می گردند و با کنار گذاشتن تفاوت های ارزشی بر روی مشترکات ارزشی این سه نهاد تمرکز می گردد. در این میان بررسی نهاد های اجتماعی نیز به اثربخشی بیشتر کار منجز خواهد شد. یعنی اگر بخواهیم ارزش ها را در مرحله شناخت آن بهتر و بیشتر و دقیق تر شناخت می توان نهاد های اجتماعی همچون دین و فرهنگ و قومیت و نژاد و ... را در کشور مورد نظر و محله مورد نظر مورد بررسی قرار داده و مهندسی فرهنگی را در راستای shared value برای حل مسائل اجتماعی انتخاب نمود.

استدلال پورتر و فارکر این می باشد که در حال حاضر مسئولیت پذیری به تنهایی نمی تواند این مسائل را حل نماید بلکه نیازمند وجود ارزش های مشترک و وجود یک امر اخلاقی در این بین می باشد. و این بدین دلیل است که وقتی شما به فعالیت های شرکت ها نگاه می کنید از هر کدام که بپرسید به شما جواب خواهند داد که ان ها مسئولیت خویش را انجام می دهند اما در نهایت چیزی که شما مشاهده می کنید چیزی غیر از این است. در نتیجه نیازمند یک هماهنگ سازی روند های اجتماعی در این زمینه هستیم. و این کار نیازمند منابع مالی ای می باشد که بتواند به شکلی موثر تر این فرایند را طی نماید. 

 

در این صورت باید نگاهی به اثرگذاری این سه نهاد نمود که در این جا اثرگذاری کسب و کار ها (businesses) بسیار بالا می تواند باشد و می تواند اثرگذاری بیشتری از ngo  ها و همچنین دولت ایفا نماید.

به همین منظور باید کار را با استفاده از شرکت ها و سازمان ها ی نوآور و کسب و کار ها و تمرکز بر آن ها پیش برد. 

چسب فناورانه 

در جهت بهبود فرانید تغییر اجتماعی و ایجاد یک حرکت نوآور استفاده از فناوری و تکنولوژی به عنوان یکی از مولفه های اصلی در جهت بهبود حرکت در نظام های آموزشی و هم چنین نظام های اقتصادی و مدیریتی و تمامی مولفه های نوآوری اجتماعی قابل بحث و پی گیری و به عمل رساندن آن می باشد. 

در این عضر که به عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات مشهور می باشد می توان از این امر در راستای امور بین المللی و جهت گیری های کلان و صادراتی نیز استفاده نمود. و در راستای گشترش فرهنگ ها نیز جرکت نمود.

مولفه های این زمینه نیازمند بررسی های دقیق تری می باشد. 

به عنوان مثال آوردن فناوری های وایرلس به مدارس یکی از نیاز های پارادایم جدید آموزش و آموزش الکترونیک می باشد. که با گسترش این پارادایم نیاز بدان در مدارس و شیوه های آموزشی حس می شود. در این راستا نیازمند ایجاد ساختار هایی برای ایجاد آن و هم چنین نیازمند ایجاد فرهنگ استفاده از آن می باشیم تا بتوانیم با کمترین سوگیری در راستای صحیح عمل نماییم.

پر کردن شکاف مدیریتی 

در این جهت گیری نیازمند شرکت هایی در راستای کمک دهی و مشورت دهی به سازمان ها و شرکت های نوآور هستیم. 

به عنوان مثال در این زمینه صندوق های خمایت از ظرح های نوآور در کشور ایران را می توان مثال زد. صندوق نوآوری و شکوفایی.

یا مثال دیگری که می توان زد یک شرکت چند ملیتی با نام مانیتور گروپ (monitour group) می باشد که می توان با استفاده از این شرکت های خلا های مدیریتی در این راستا را رفع نمود و جهت گیری بهتری را در این راستا مشاهده نمود.

معرفی 

در نهایت جهت مطالعه بیشتر در زمینه های نوآوری اجتماعی و حل مسائل اجتماعی با راهبرد های نوآور می توان به کتاب هایی همچون قدرت نوآوری اجتماعی (تالیف دانشگاه امام صادق علیه السلام) اشاره نمود. و هم چنین مقالاتی که در این راستا می توان بدان ها اشاره کرد راهبرد های مایکل پورتر و فارکر در زمینه customer shared value می باشد. که در این راستا فیلم مایکل پورتر در سخنرانی ted را می توانید با مراجعه به لینک زیر مشاهده نموده و هم چنین با مراجعه به مقالاتی در این راستا به شکل گیری بهتری از موضوع نوآوری اجتماعی و استفاده از راهبرد های استراتژیک در حل مسائل اجتماعی بیشتر و بیشتر آشنا گردید. 

جهت مشاهده صحبت های مایکل پورتر در این زمنیه (csv) بر روی کلمه لینک کلیک کنید.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۷ ، ۲۳:۴۳
حسین یزدی