نوشتار عدالت

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان گرامی و گرانقدر
در این ویلاگ تلاش بر آن است که بتوانیم مباحثی در حوزه های زیر را تقدیم حضور دوستان نماییم:
1.مدیریت بازرگانی
2.عدالت
3.آموزش و پرورش
این حوزه های علاقه من می باشند که در این حوزه ها مشغول به فعالیت های تحقیقاتی و آموزشی هستم.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

آموزش و پرورش و جامعه شناسی
آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی در هر کشوری و به عنوان یک نهاد مهم در جامعه پس از سرمایه داری در کاب جامعه پس از سرمایه داری کارل مارکس مورد توجه قرار می گیرد. آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد سیاسی و از طرف دیگر به عنوان نهادی فرهنگی و هم چنین نهادی مبنایی و زیر بنایی در ساختار هر کشوری به شمار می رود. البته برخی نیز در همین راستا که مشکل را نباید به گردن فقر انداخت این مساله را بیان می کنند که مساله اصلی مساله آموزش و پرورش است نه فقر زیرا ما می توانیم در مناطق فقیر نشین نیز دارای مدارسی با کیفیت خوب باشیم. پس نباید لزوما فقر را منشا اصلی مشکلات جوامع دانست بلکه باید مساله اصلی را آموزش و پرورش و عدم توجه به این نهاد و ساختار به عنوان یکی از زیربنایی ترین نقاط اصلی در هر کشوری به شمار آورد.
در یکی از عکس هایی که می توان به آن اشاره کرد این عکس می باشد که در آن یکی از مشکلات اصلی بشر در زندگانی را نیز جهل و عدم علم به آنچه مورد نیاز اوست می داند.
و در مقابل علم را به مثابه راهیی برای بیرون رفتن از مشکلات و معصلات یک جامعه و روابط در یک جامعه به شمار می آورد. که البته بحث اصلی ما در مورد اهمیت علم و علم آموزی و اثر گذاری آن نیست بلکه بحث اصلی در حوزه اثرگذاری علم و علم آموزی در بخش های مختلف یک جامعه و داشتن اهمیت زیربنایی و مبنایی برای هر کشور و هر جامعه می باشد.
تفاوت جامعه سرمایه داری و جامعه اسلامی در امر آموزش و پرورش
شناخت جوامع و رفتار های ایشان خود به مثابه یک امر مهم در حوزه جامعه شناسی مورد توجه قرار می گیرد. یکی از جامعه هایی که ما در آن به سر می بریم جوامع سرمایه داری و جوامعی است که در آن سرمایه حرف اول را می زند.جامعه سرمایه داری جامعه است که در آن آموزش و پرورش نیز بر مبنای پول و ثروت دارای گردش و حرکت هستند. و اگر پول و ثروتی نباشد علم و آموزشی نیز نیست. یعنی به جای آن که شاهد حرکت آفرینی علم باشیم در ازای آن شاهد جرکت آفرینی ثروت و قدرت می شویم.که البته نکته اصلی در این جا نهفته است که ثروت و قدرت نیز یکی از ارکان اساسی هر جامعه ای هستند 
چنانچه در یکی از آیات قرآن مال یک جامعه را قوامی برای آن جامعه بر شمرده است. (و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما) یعنی مال خود را به سفیهان ندهید آن مالی که خداوند آن را برای شما مایه قوام قرار داده است. و نشان از اهمیت مال و توجه به این که در استفاده از مال نیز نیازمند علم هستیم نه جهل.یعنی کسی که سفیه می باشد را نباید به او مال داد که قوام جامعه را از بین ببرد.پس یکی از نکات اساسی در جایگاه حفظ و حراست از مال و ثروت و قدرت نیز همین علم می باشد.
در راستای دیگر پیشرفت هر کشوری منوط به رشد علم و علم آموزی در آن کشور می باشد. که نیازمند ارکانی اقتصادی و قدرتی برای اهرم کردن نیروی آموزشی می باشد.البته در یکی از نقل قول ها هست که اگر به شهری سفر کردید و دیدید که مردم آن شهر خوب بوده اند به دنبال افرادی بگردید که در آن شهر خوب بوده اند زیرا آن افراد موجب آبادانی و طراوت بخشی به آن شهر شده اند. به قول شاعر فارسی زبان گفتند نیکی از که آموختی گفت از بی ادبان. پس در جایگاه رشد و پیشرفت و تکامل و ترقی نیز اهمیت علم و علم آموزی و تولید علم و آموزش و پرورش خود را به خوبی نشان خواهد داد.
 
علم آموزی موجب حراست آدمی از بلیات و گیرنیفتادن در چاه جهل و گمراهی می باشد. چنانچه امام علی علیه السلام فرمودند:العلم یحرسک و انت تحرس المال. و اهمیت علم آموزی را بالاتر از ثروت اندوزی می دانند.  که در همین جایگاه می توان به مقاله ای با این عنوان در این آدرس مراجعه نموده و مقاله " علم بهتر است یا ثروت؟" را با شناخت بیان امام علی علیه السلام در این زمینه بهتر و دقیق تر رصد نمایید.
اقتصاد سیاسی و اهمیت فرهنگ در آن 
هم چنین توجه به ایجاد فرهنگ یک جامعه توسط علم اندوزی و علم آموزی به دست می آید چنانچه در یکی از کتب موجود در زمینه اقتصاد سیاسی به اهمیت فرهنگ سازی و همچنین زیر ساخت های فرهنگی هر کشور در راستای عدم ایجاد فساد های اقتصادی همچون رانت و رشوه و ایجاد شبکه هایی در این راستا می توان به بهترین شکل و به صورتی مبنایی با این روند مقابله نمود.
برای آشنایی بیشتر با این موضوع می توانید به بخشی از کتاب تبهکاران اقتصادی بخشی با عنوان (سرشت یا سرنوشت) مراجعه نموده و در مورد اهمیت امر فرهنگی در مقابل امر قانونی و ساختاری توجه داد.که در این جا بصورت خلاصه می توان گفت که اهمیت فرهنگ سازی بسیار مهم تر از وجود مجریان قوانین می باشد. و این نشان از آن دارد که اگر شما در یک کشور که مجریان قوانین در آن کشور وجود ندارند بخواهید بسنجید که آیا مردم به قوانین عمل می نمایند یا خیر می توانید این بررسی را بر اساس مولفه های فرهنگی آن کشور بسنجید. و در مقابل در کشوری که فرهنگ این کشور ها به سمت فساد اداری و اقتصادی رفته است برگشت این موضوع امری زمان بر می باشد.
برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به : چرا فرهنگ از اقتصاد مهم تر است؟
اهمیت امر آموزش و پرورش
و به نظر می رسد که آن چه در ابتدای هر حرکت و رشدی به آن نیازمند هستیم شناخت مسیر می باشد. به عنوان مثال شما وقتی می خواهید از مشهد به قم بروید نیازمند داشتن یک نقشه و یک مسیر مشخص برای رسیدن از مشهد به قم هستید و گرنه اگر همین طور شروع به جرکت نمایید حرکت کرده اید ولی ممکن نیست که لزوما به قم برسید. بلکه ممکن است سر از ناکجا آباد در بیاورید. در این مسیر هم در ابتدای نیازمند شناخت مسیر و نقشه راه هستیم. که با علم و علم آموزی و شناخت وظیفه مهم و خطیر معلمی همراه هست.
توجه به جایگاه معلمان و اساتید 
که در این راستا به نظر می رسد که توجه به نیاز های معیشتی معلمان اهمیت پیدا می کند و در این راستا ست که باید ارزش و منزلت اجتماعی معلمان را در یک جامعه ارج نهاد و به ایشان ارج و منزلت بالاتری از سایر مشاغل و حرف داد و در این زمینه هر نوع کوتاهی موجب صدمه و لطمه زدن به پیشرفت و رشد و تعالی سرمایه های انسانی کشور و هم چین عدم رشد و تعالی در زمینه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و مهندسی و علوم تجربی و ... خواهد شد. 
 
 
رویای آمریکایی و آموزش و پرورش
برخی در حال حاضر در جهان چنین آموزشی را و چنین روش آموزشی و چنین روند آموزشی را مناسب ندانسته و آن را مورد نقد و انتقاد قرار می دهند.
به عنوان مثال در کتاب پیامبران جدید سرمایه در یکی از بخش های کتاب به این نکته توجه داده می شود که برخی از سرمایه داران همچون بیل گیتس و نظریه پردازانی همچون فریدمن که در این زمینه به پردازش سخنانی دست زده اند. و هم چنین نگاه رویای آمریکایی به آموزش نیز از این دست به شمار می آید را باید مورد توجه و بررسی بیشتر قرار داد. که وقتی نظرات افرادی همچون میلتون فریدمن و هم چنین افرادی مانند بیل گیتس را مورد مطالعه قرار می دهیم. به این نکته در سخنان ایشان می رسیم که آموزش به مثابه یک امر بی فایده خود را نمایش می دهد.و این امر نیازمند تحولی اساسی در درون خود می باشد. که این تحول را تحولی با نگاهی منفعت گرایانه جمعی و هم چنین راهبردی در راستای منافع شرکت های بیل گیتس و فورد و مواردی از این دست باید دانست. و در این راستا نظریاتی که توسط افرادی همچون فرید من در این زمینه مورد توجه قرار می گیرد بنا را بر جرکت به سمت آموزش و پرورش و خصوصی سازی در آموزش و پرورش می رود.که توجه به این نکته در ساختار های آموزشی آمریکا را باید با دقت بیشتری رصد نمود. 
البته شناخت دیدگاه ها و نظرات این افراد را باید با مراجعه به کتاب هایی همچون:
1.سرمایه داری و آزادی (میلتون فریدمن) 
2. آزادی انتخاب (میلتون فریدمن)
3. پیامبران جدید سرمایه 
و کتاب جامعه پس از سرمایه داری کارل مارکس و شناخت نظریات این افراد در این حوزه بتوان نگاه عمیق تری نسبت به نگاه ایشان به آموزش و پرورش در جامعه پس از سرمایه داری انداخت.
جهت مطالعه بیشتر به این منایع مراجعه نمایید:
به عنوان مثال در کشور آمریکا در حال حاضر آموزش و پرورش در رده های بعدی توجه قرار می گیرد یعنی اگر بخواهیم توجه آمریکایی ها را به نهاد های موجود در یک جامعه جمع نماییم در آمریکا این توجه در ابتدا ناظر به اقتصاد و سپس به موارد نظامی و در رده های بعدی این مورد به توجه به امر آموزش و پرورش می رسد.
 
ایران و طرح سند تحول بنیادین
در این زمینه در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز شاهد حرکت ها و توجهاتی از سوی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) و هم چنین شورای عالی فرهنگ هستیم.
که این حرکت ها در راهبرد ها و چشم انداز های موجود دیده می شود. به عنوان مثال سند تحول بنیادین یکی از این دست موارد می باشد که در این زمینه شاهد مواردی جهت حرکت به سمت نظام های پیشرفته آموزشی و هم چنین در نظر گرفتن بهترین روش های آموزشی جهت استفاده در آموزش و پرورش می باشد.
البته نکته ای که به نظر می رسد آن است که بودجه آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سایر بخش ها هنوز دارای کارآمدی خاص خودش نمی باشد و ارزش و جایگاه معلمان را به خوبی و به شکلی صحیح پوشش نداده است. که این امر نیازمند بررسی بهتر و دقیق تر در این زمینه می باشد.
سند تحول بنیادین به مثابه یک امر راهبردی و نگاهی تحول آفرین و عمیق به امر آموزش و حرکت از جهت گیری آموزش حفظ محور به سمت آموزش پژوهش محور و تفکر محور می باشد و موجبات تقویت روحیه پرسشگری و تحقیق را در افراد شکل می دهد.
 
ان شاء الله در مجال بعدی به سخن در مورد ایران و آموزش و پرورش در ایران خواهیم پرداخت و زوایای مختلف بحث آموزش و پرورش در ایران را مورد بررسی و دقت قرار خواهیم داد.
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۷ ، ۰۲:۱۱
حسین یزدی

عدالت و موصوعات مختلف

عدالت به عنوان راهبردی خاص در حوزه های مختلف و با مفاهیم مختلفی همراه می گردد و این همراهی موجب معنا بخشی بهتر و دقیق تر به معنای عدالت در کانتکس مورد نظر و یا در ساختار متنی مورد نظر می گردد.

 به عنوان مثال عدالت در متون فقهی به مثابه عدالت فقهی مطرح می گردد و در راستای شناسایی ویژگی های امام عادل به بحث وگفت و گو می پردازد. 

یا هم چنین عدالت در حوزه اقتصادی دارای معانی مختلفی می گردد و وقتی این کلمه را در کنار کلماتی همچون فقر، نابرابری و مواردی از این دست قرار می دهیم موضوع را بصورتی با دیدگاه نگاهی جامعه شناسانه به موضوع عدالت نگاه انداخته ایم.

اما زمانی که از همین واژه عدالت در حوزه عدالت اقتضادی با کلماتی مانند ربا و فساد اداری و اقتصادی و رشوه و مواردی از این قبیل گره می زنیم معنایی جدید از عدالت را به دست می آوریم.

هم چنین عدالت در حوزه های دیگر همچون سیاست گذاری و سیاست به معنای کلی به معنای تدبیر امور را اگر در نظر بگیریم روش های مختلف حکومت داری و سیاست ورزی و انواع مختلف سیاست و حکومت ها خود نشان دهنده این موضوع می باشد که عدالت در این ساختار دارای معنایی دیگر و مفهومی جدید و تازه می باشد. 

به عنوان مثال عدالت در رابطه با سیاست مداران عادل و سیاست مداری عادلانه و هم چنین سیاست گذاری عادلانه می تواند مباحثی را مورد توجه قرار داده و در این راستا به بررسی شاخص های عادلانه در هر کدام از بخش های فوق بپردازد. 

که از جمله این موارد را در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر می توان به بهترین شکل یافت.

هم چنین قرار گیری واژه عدالت در کنار واژه هایی همچون بیکاری و حقوق و مزایا نیز معانی خاصی را به خود می گیرد که در این راستا به تشکیل مفاهیمی همچون برابری یا نابرابری و یا شایستگی و استحقاق برای شناخت بهتر واژه عدالت رو می آوریم.

موضوع شناسی

شناخت مولفه های اصلی عدالت در هر حوزه نیازمند بررسی دقیق و شناخت موضوع محور هر بخش به مثابه بخش مورد توجه و رابطه آن با بخش عدالت پژوهی می باشد. یعنی از ابتدا شناخت موضوع عدالت به خودی خود و به قولی رئوس ثمانیه آن خود موضوعیت پیدا می کند. و از طرف دیگر به دلیل اطلاق واژه عدالت و این که عدالت به مثابه یک واژه در تمامی موضوعات مورد توجه قرار می گیرد. نیازمند شناخت واژه عدالت در حوزه های مورد نظر نیز می باشیم.

و این مهم نیازمند شناخت موضوع مورد نظر و شناخت موضوع عدالت در موضوع مورد نظر می باشد

ارزش مطلق و رابطه آن با علم دینی

 اطلاق واژه عدالت و این که یک ارزش مطلق می باشد را اگر بخواهیم بهتر درک نماییم باید به این مثال توجه نماییم که عدالت در هر مکان و زمانی دارای ارزش می باشد و نمی توان گفت که عدالت در همان زمان و مکان بد است. با این که اقتضائات عدالت می تواند متغیر باشد.

اما اطلاق ارزشی واژه عدالت بخشی جدا از اقتضایی بودن اجرای عدالت می کند. یعنی آن چیزی که باید مد نظر قرار بگیرد آن است که مطلق بودن ارزش عدالت ربطی به اقتضایی بودن اجرای این ارزش ندارد. ارزش را اگر بخواهیم بهتر بشناسیم به نظر می رسد که عدالت را باید مقوله ای از جنس ارزش بدانیم. حال آیا می توان گقت که عدالت به عنوان یک علم مطرح می باشد؟ و آیا چنین واژه ای دارای علم می باشد؟ و یا این که به تنهایی این یک امر ارزشی صرف می باشد؟ 

در این راستا اگر بخواهیم به رابطه میان ارزش و دانش بپردازیم باید با مراجعه به کتب از علم سکولار تا علم دینی و کتاب هویت علم دینی دکتر خسروپناه و کتاب منزلت عفل در هندسه مهرفت دینی و هم چنین نظریات علمای اسلامی در مورد رابطه ارزش و دانش مراجعه نماییم.

به عنوان مثال آیت الله جوادی آملی از طرفی علم را مقوله ای با عنوان کشف واقع می نامند و از طرف دیگر عقل را نیز مقوله ای ارزشی می دانند و قائل به قرار گیری عقل در حوزه دین می نمایند و پیامبران را در این امر مسئولانی برای به انجام رسیدن این اهداف می دانند(لیثیروا لهم دفائن العقول) و در رابطه هایی که ایشان در سخنان خویش  با استفاده از بیانات امیر المومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه و سایر کتب همچون قرآن و آیات و روایات مطرح به بحث می پردازند عدالت را امری هماهنگ با عقل می شمارند. و به عنوان میوه ای از میوه های عقل آن را به شمار می آورند.که به نظر می رسد چنین موضوعی خود رابطه عدالت و علم را تا اندازه ای نمایان می سازد.

و آن این که عدالت به مثابه یک امر بر خاسته از عقل و نقل می باشد. و چیزی جدا از این دو نیست. اما در جایگاه دیگر امام خمینی (ره) همین موضوع عدالت را وقتی در اسماء الهی مطرح می نمایند آن را حاکم بر تمامی اسماء الهی می دانند که خود این موضوع نکته قابل توجه و بررسی و پیگیری می باشد.

و یا در سخنان آیت الله عابدینی در مورد حکومت عدل مهدوی این نکته که سه ضلع حکومت مهدوی یکی عقلانیت و دیگری معنوبت و دبگری عدالت می باشدکه ایشان این موضوع را مطرح می نمایند که عدالت به عنوان جاکم بر این دو موضوع وارد میدان عمل می گردند که شناخت این امر نیز نیازمند توجه و دقت بیشتری می باشد. و آن چه به نظر بنده می رسد این نکته می باشد که باید به نکات آیات و روایت دقت نماییم و ببینیم که کدامین روش بهترین روش می باشد؟

بن مایه نگاه به عدالت 

که همان روش همان راه و روش حق و حقیقت است زیرا منشا آن صدق و صداقت و راستگویی می باشد ولی در جایگاه مقابل این دیدگاه شما این موضوع کذب و دروغگویی و افترا را می بینید. و این خود نشان دهنده ماهیت آن موضوع مورد نظر و مورد بحث می باشد. و این نشان دهنده قرار گیری جریانی به نام حق در مقابل جریایی به نام باطل می نماید. که در جریان حق ما نگاهمان را نگاهی مبتنی بر سه رکن اصلی جکومت علوی و حکومت مهدوی و جکومت حسینی و حکومت نبوی و بصورت کلی جکومت و سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و هم چنین ائمه معصومین علیهم السلام قرار بدهیم.و باید در شناخت مصادیق حق طلبی صحیح و شناخت باطل و دشمنی با آن ( اشداء علی الکفار رحماو بینهم ) به خوبی عمل نماییم.

نگاهی منطومه وار و متوجه به منابع معرفتی

و به نکات مختلف رفتار ائمه معصومین علیهم السلام و آن منطق عملی ثابت ایشان در هر زمینه ای دست بیابیم.که این مهم حاصل نمی شود مگر با داشتن نگاهی نظام مند و هم چنین داشتن روشی صحبح برای یافتن مولفه های مختلف موضوع عدالت در سایر موضوعات و هم چنین شناخت روابط عدالت و سایر مفاهیم و موضوعات که به نظر می رسد که باید سیستم داینامیک عدالت را بهتر شناخت و تجلیل و رصد نمود. و در این راستا ساختاری شبکه ای از مفاهیم عدالت را داشته باشیم در هر موضوع مختلف و روابط آن با سایر شبکه های مفاهیم را سنجیده و اولویت های اجرایی و عملکردی آن را در راستای اجرایی سازی موضوع عدالت به دست دهیم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۷ ، ۰۲:۰۷
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه به نظرم آمد تا در مورد موضوع فساد اقتصادی و اقتصاد سیاسی در این زمینه بنویسم این موضوع مهم بود که فساد اقتصادی و جهت گیری اقتصاد سیاسی در این فساد های اقتصادی را ارتباط میان این دو را بهتر و بیشتر درک نماییم و بتوانیم از آن تصویر بهتری را درک کنیم.
موش و گربه بازی
یکی از جالاتی که می توان با استفاده از آن در زمینه شکاف و رصد اطلاعات و دستگیری این موارد به عمل آورد وجود قوانینی در این راستا هستند. اما نکته این جاست که قوانین به تنهایی راهکار نهایی برای حل مشکل فساد شبکه ای و زیرزمینی و هم چنین شبکه های مافیایی در زمینه های اقتصادی نمی باشد. و به دلیل شناخت پنهان این موارد و این نکته که نمی توان به همین سادگی این روابط را کشف نمود و اثبات کرد که چنین ارتباطاتی در این زمینه وجود دارد باید شاخص ها و ارزیابی های دقیق تری را در این حوزه مورد توجه و دقت قرار دهیم. زیرا در حال حاضر نگاه به ساک پولی فرد قاچاقچی و چنین مواردی دیگر امری مرسوم نیست و چنین نیست که قاچاقچی با ساکی پر از پول به سمت مرز های کشور رفته و پس از تحویل کالای مورد نیاز خویش و رد و بدل کالا چنین کاری انجام گردد. 
پازل های موجود
بلکه باید توجه را عمیق تر نمود و به شناخت بهتری از این قضیه رسید که چنین اموری در یک جهت گیری کلان فکری و در یک پازل فکری می تواند قرار بگیرد و این پازل فکری می تواند جهت رشد و رونق بازار های سرمایه و تولید و کالای خویش از راهبرد های رشوه و از این قبیل موارد در راستای بهبود فرایند های خویش استفاده نماید.
پس توجه به این نکته که ما در این پازل ها نیز می توانیم قرار بگیریم نکته ای مهم می باشد. زیرا با قرار گیری در پازل هایی که جهت گیری مفسدانه با شعار هایی امنیت طلبانه و شفافیت طلب می تواند قضیه را به عکس وخیم تر نماید. زیرا چنین امری موجب در هم پیچیده شدن کلاف فساد در یک شبکه ی روابط و یک مافیای پنهان خواهد شد. و در این جا شناخت روابط را به سمت نیت خوانی و ذهن خوانی هایی سوق خواهد داد که در آن ها خطای شناختی نیز موثر واقع خواهند شد و شناخت این موارد را با سختی هایی مواجه می سازند. و البته امر قضاوت را از طریق شناخت های سطحی نمی توان مورد اعتبار و تایید قرار داد.
شبکه های نفوذی
در این جا بنده نمی خواهم تئوری توطئه را مطرح نمایم بلکه توجه به این نکته که هر کشوری دارای دشمنی است و این دشمن از طرق مختلف برای راهبرد به سیاست ها و امور مختلف آن کشور مورد انتظار می باشد امری کاملا صحیح و کاملا مقبولی است و احتیاط در این جایگاه از شروط عقل می باشد. به همان صورتی که پدر و مادری که فرزند خویش را دوست دارند او را از شرایط خطر ساز دور می نمایند.
اما نکته ای که مورد توجه هست شناخت شبکه های نفوذی و ارتباطات این موارد با هم می باشد. شناخت این مسیر نیازمند شاخص هایی برای ارزیابی این موارد و تاثیر این موارد بر سهام بازار ها و هم چنین مواردی از قبیل رانت های اطلاعاتی و  از این دست موارد می باشد.
مولفه های حفره قاچاق
آنچه به نظرم می رسد آن است که در قاچاق کالا چندین مولفه را می توان مورد بررسی و دقت قرار داد: 
یکی از آن ها وظایف دولت می باشد.
دیگری وظایف مردم و رسانه های مطبوعاتی است 
و دیگری سیستم های رصد اطلاعاتی که در این زمینه مورد بررسی و دقت قرار می گیرند و 
مورد دیگر نیز سنجش اقتصاد کشور ها با ابزار هایی برای شناخت حفره قاجاق در این زمینه و ارزش بازار قاچاق در هر کشوری می باشد. که در این زمینه می توان از کاهش ارزش واردات از ارزش صادرات کم نمود تا آن چه باقی می ماند به عنوان ارزش حفره قاچاق به حساب آید.
فاسد ترین کشور ها از لحاظ اقتصادی
  1. سومالی
  2. سودان جنوبی
  3. سوریه
  4. افغانستان
  5. یمن/سودان
  6. کره شمالی/ گینه استوایی/ گینه بیسائو/ لیبی
  7. عراق/ ونزوئلا
  8. آنگولا/ ترکمنستان
  9. اریتره/ چاد
  10. جمهوری دموکراتیک کنگو/ کامبوج/ تاجیکستان
معرفی کتاب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۰۲:۰۱
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

مدیریت اسلامی با اقتباس از اقتصادنا شهید صدر

در یکی از بخش های کتاب اقتصادنا به این موضوع مهم و دارای اهمیت پرداخته می شود و تفاوت نظام اقتصاد اسلامی را با سایر مکاتب اقتصادی مورد توجه قرار می دهند.

در این بخش از کتاب ما شاهد آن هستیم که ایشان پس از بررسی کلیات اقتصاد اسلامی و زمینه ها و باور های زمینه ساز و هم چنین جهان بینی های موجود در اسلام و نگرشی که اسلام به جهان هستی و عالم خلقت دارد به بررسی روایط اقتصاد اسلامی با سایر مفاهیم اسلامی پرداخته و اقتصاد اسلامی را بخشی از آن نظام کلان اسلامی بر می شمرند که یکی از بخش های اسلام است که با سایر بخش های اسلامی دارای ارتباط شناختی و راهبردی می باشد. 

راهبرد کلی مدیریت اسلامی

اگر ما بخواهیم با شناخت این دیدگاه به تحلیل مدیریت اسلامی با اقتباس از شهید صدر برویم یکی از نکاتی که به نظر می رسد آن است که مدیریت اسلامی آن مدیریتی است و آن روشی است که در آن فعل تدبیر را ما شاهد هستیم و این فعل تدبیر خود دارای زیر شاخه هایی می گردد که این تحلیل اگر بخواهد در نظر گاهی کلی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد ما نیازمند یک سری اصول در مدیریت اسلامی می باشیم. 

این اصول در مدیریت اسلامی را باید با اقتباس از آیات قرآن کریم و همچنین آیات و روایاتی که در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند مورد بهره برداری قرار داد. 

یکی از این منابع نامه ای است که حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر پیامی را می دهند و یا همچنین در سیره رفتاری حضرت علی علیه السلام و ائمه معصومین در حوزه های مختلف و در زمان های مختلف و هم چنین سیره نبوی در این زمینه بهره جست. 

کتاب هایی که می توان در این زمینه معرفی نمود و آن چیزی را که می توان در این زمینه معرفی نمود کتبی در روند سیره شناسی و سیره پژوهی می باشد که علاقه مندان به این حوزه می توانند با شناخت اساتید این رشته و این حوزه و همچنین با حضور در کارگاه هایی که در این زمینه در سطح کشور برگزار می گردد.

تدبر و تفسیر قرآن کریم و سیره پژوهی و مدیریت اسلامی

سایت استاد رحمت کاشانی

از اساتیدی که در این زمینه فعالیت می نمایند استاد کاشانی می باشند که برای شناسایی هر چه بیشتر ایشان و دسترسی به سخنرانی ها و نوشته های ایشان می توانید به سایت ایشان به آدرس زیر مراجعه نمایید. 

موسسه تدبر و تفسیر قرآن استاد الهی زاده 

هم چنین در این راستا موسسات دیگری نیز هستند که در این زمینه کار می نمایند که از جمله آن ها می توان به موسسه تدبر و تفسیر قرآن استاد الهی زاده اشاره نمود.

موسسه فرهنگی قرآن و عترت (گفتمان قرآن و ولایت) مجری طرح تدبر در قرآن نخبگانی

و هم چنین موسسه دیگری که در این زمینه می تواند برای کاربرد دوستان مفید فایده واقع شود سایت موسسه گفتمان قرآن و ولایت می باشد که جهت راهبرد دهی به دوستان می تواند موثر واقع گردد. 

فقه و مدیریت اسلامی

در زمینه های دیگری که می توان به آن اشاره نمود موضوعات مدیریت اسلامی و ارتباط آن با فقه می باشد.

بنیاد فقهی مدیریت اسلامی

سایت بنیاد فقهی مدیریت اسلامی نیز یکی از سایت هایی است که می توان از آن در جهت شناخت هر چه بهتر مدیریت اسلامی در حوزه فقه الاداره داشت. هم چنین در این زمینه کتاب ها و اصوات و فیلم های مورد نیاز دوستان علاقه مند به حوزه مطالعات و تحقیقات در حوزه فقه الاداره و پژوهش های فقهی مدیریت اسلامی در اختیار دوستان قرار گرفته است.

که این مرکز دارای مراکز تابعه ای نیز در این زمینه می باشد که از جمله آن ها دانشکده مدیریت در دانشگاه دولتی قم می باشد و هم چنین پژوهشکده مدیریت اسلامی نیز که توسط حچت الاسلام و المسلمین قوامی در حال کار می باشد را شاهد هستیم.

اخلاق و مدیریت اسلامی

یکی دیگر زمینه هایی که می توان در آن به بحث و بررسی در حوزه مدیریت اسلامی پرداخت حوزه علم اخلاق و رویکرد هایی است که در زمینه فعل اخلاقی به بحث و بررسی پرداخته می شود. افراد علاقه مند به این حوزه نیز می توانند با شناخت کتاب هایی که در این حوزه مورد توجه می باشد که از جمله آن ها کتاب مفاتیح الحیاه آیت الله جوادی آملی می باشد و هم چنین کتاب معراج السعاده در این زمینه بررسی های بیشتری را داشته باشند. هم چنین کتب دیگری در این زمینه پیش زمینه های جستجوی عمیق تر و تحقیق بیشتر در این زمینه را ایجاد نماید.

نقشه جامع مدیریت اسلامی(نجما)

برای این که بتوان این مورد را بهتر و دقیق تر پوشش داد می توان با مراجعه به سایت زیر این مورد را مورد بررسی دقیق تر و کامل تری قرار داد.

نقشه جامع مدیریت اسلامی (نجما)

سیر مطالعاتی در زمینه مدیریت اسلامی

در این زمینه دکتر میثم لطیفی و هم چنین دکتر جوانعلی آذر و دست اندرکاران ایشان در این زمینه سیر مطالعاتی را به دو بخش تقسیم نموده که در این جا بخش اول آن برای آپلود در اختیار قرار می گیرد.

سیر مطالعاتی مدیریت اسلامی

برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید.

  پایگاه جامع علمی و عملیاتی مدیریت اسلامی 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۲۳:۵۸
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

روح دربرگیرنده یا نقطه اتکایی؟
به نظر می رسد که این دو مفهوم بالا دارای اشتراکاتی از لحاظ معنایی می باشند اما لزوما نمی توان چنین گفت که لزوما این دو مفهوم دارای یک معنا می باشند. 
برای شناخت روح در برگیزنده عدالت آنچه به نظر می رسد نگاه به قرآن و هدف های قرآن و روح معنای قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم صلوات الله می باشد.
در این میان آنچه بیشتر به چشم می آید همان تفکر حق و تفکر باطل می باشد. یعنی اگر بخواهیم آن دسته بندی و آن روج کلی را بدست آوریم ابتدائا باید دسته بندی های مفاهیم قرآنی را به دست بیاوریم و پس از به دست آوردن لیستی از مفاهیم و دسته بندی های قرآن کریم و روایاتی که مورد نظر هست بتوانیم آن روح کلی موضوع را بیرون بکشیم و بتوانیم از آن متون استنباط داشته باشیم. 
تقاوت روح دربرگیرنده و نقطه اتکایی در این است که در روح در برگیرنده ما نگاهی نگرش مآبانه به موضوع داشته و داریم ولی در نقطه اتکایی تاکید بر معنا و عینیت صرف نیست بلکه تاکید بیشتر در نقطه راهبردی و اجرایی مساله می باشد. 
یعنی با ایجاد نقطه اتکایی می توان آن روح دربرگیرنده معنای عدالت را در هر بخشی حاکم ساخت. 
رابطه عدالت با حق و باطل
آن چه در موضوع عدالت خود را می نمایاند رابطه عدالت با حق و صدق است و هم چنین رابطه ظلم و جور با باطل و کذب است. 
یعنی اگر بخواهیم زیربنای اساسی موضوع عدالت را شناسایی نماییم نظام حق و حق محوری به میان می آید و در مقابل اگر بخواهیم زیر بنای بی عدالتی و ظلم و جور را بازشناسی کنیم به آن منطقه و ناحیه ای می رسیم که در آن محیط باطل و دروغ و دروغگویی رخ می دهد و گزاره های کاذب موجود می باشد. 
این گزاره های صادق نشان از هماهنگی با نظام هستی داشته و گزاره های کاذب یعنی گزاره هایی که در هماهنگی با نظام هستی دارای نقص و عیب می باشند. به عنوان مثال آیه ای از آیات قرآن کریم در حوزه شناخت حق و باطل به ما ملاک می دهد و این نکته را در بر می گیرد که باطل همچون کف های روی آب می مانند که از بین خواهند رفت و آن چه سودمند است و فایده دارد همان حق است و همان صدق است که می ماند.
"فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الحق و الباطل"
شناخت حق و باطل
در راستای شناخت حق و باطل نیز با شناخت مصادیق رشد و مصادیق غی می توان مسیر را از بی راهه تشخیص داد. "قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم الله ولی الذین ءامنوا یخرچهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون"
یعنی شناخت رشد و غی با شناخت مبینات و پس از شناخت مبینات حرکت به سمت ایمان بالله و کفر بالطاغوت می باشد چنان که در آیه ی دیگری از آیات قرآن کریم این امر به 
 
رابطه جق محوری با حرکت در مسیر اهل البیت علیهم صلوات الله 
علی حبه جنه فسیم النار و الجنه 
وصی المصطفی حقا 
امام الانس و الجنه 
این حسن کیست که جان ها به فدای او باد.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست.
اللهم عرفنی حجتک ...
 
نقطه اتکایی عدالت در هر زمینه ای متفاوت می باشد
نیازمندی به شناخت زمینه و نیازمند شناخت جایگاه کار در حوزه عدالت می باشیم تا بتوانیم بر اساس مولفه های ساختاری و هم چنین نهادی و رفتاری و مواردی از این دست بتوانیم راهبرد هایی را در هر حوزه ای پی گیری نمود و نقطه اثرگذاری و کلیدی آن را در بخش های مختلف رصد نمود.
به عنوان مثال در پدیده کنکور آن نقطه اتکایی تغییر جهت گیری آموزشی و راهبردهای یادگیری و ارزیابی در مدارس می باشد. تا به سمت آموزش تفکر محور و پژوهش محور و کاربردی حرکت نماییم. و این راهبرد خود می تواند روح حاکم بر آموزش را نیز در بربگیرد. که این تنها در حوزه آموزشی آموزش و پرورش مد نظر قرار می گیرد. 
اما آنچه در حوزه عدالت آموزشی باید مد نظر قرار بگیرد تنظیم گری نهاد های آموزشی و حرکت به سمت روح عدالت آموزشی در این میان می باشد.
یا مواردی دیگر که می توان آن ها را در حوزه عدالت اقتصادی و حوزه های دیگر مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۸
حسین یزدی