نوشتار عدالت

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان گرامی و گرانقدر
در این ویلاگ تلاش بر آن است که بتوانیم مباحثی در حوزه های زیر را تقدیم حضور دوستان نماییم:
1.مدیریت بازرگانی
2.عدالت
3.آموزش و پرورش
این حوزه های علاقه من می باشند که در این حوزه ها مشغول به فعالیت های تحقیقاتی و آموزشی هستم.

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معنای زندگی» ثبت شده است

نتیجه تصویری برای کتاب خیره به خورشید نگریستن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۵۷
حسین یزدی

نتیجه تصویری برای کتاب خودسازی /ایت الله مصباح

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۲۳
حسین یزدی

جهاد در کدام عرصه و جهاد به چه معنایی به کار می رود؟

جهاد را اگر بخواهیم که معنا نماییم به این موضوع پی می بریم که جهاد در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) به معنای مبارزه بوده است. و نه به معنای مطلق تلاش کردن.

وگرنه بنده هم دارم تلاش می کنم. 

این تلاش کردن اما در جهت خاضی نیست بلکه تلاش می کنم برای تلاش و خود تلاش برای من هدف غایی می نماید. اما در منطق نگاه حضرت آیت الله خامنه ای این موضوع را نمی توان مشاهده نمود که جهاد به معنای تلاش باشد بلکه جهاد به معنای مبارزه می باشد.

و این جهاد در راستای دشمنی است و مقابله ای دارد و این مقابله است که جریان حق را معنا می بخشد و جریان رقیب را در هم می کوید.

نظریه مقاومت و نگاه آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)

در همین جهت اگر بخواهیم نگاهی به دیدگاه حضرت آقا به مطلب نظریه مقاومت بیندازیم در خواهیم یافت که نظریه مقاومت نیز از همین نگاه و از همین دید نشات می گیرد. و این موضوع را ما در جنگ سی و سه روزه لبنان می بینیم. و این وعده الهی است که فرموده شده است. وانتم الاعلون ان کنتم مومنین. و خداوند بر این عهد خویش را مسئول نامیده است. چنان که فرموده است: و کان عهد الله مسئولا.

جهت گیری باید به سمت جهاد باشد جهاد چندین بخش دارد در زمینه های مختلف می توان جهاد را مطرح نمود. زمینه های آن می تواند منظر علمی داشته باشد. می تواند جهت اخلاقی داشته باشد(جهاد اصغر و جهاد اکیر) و می تواند جهادی باشد که در راستای جنگ سخت و نرم تعریف گردد. این معانی همه به آن جا خواهد رسید که ما نیازمند به پدافندی در راستای جهت گیری های مختلف هستیم تا بتوانیم از آن به بهترین نحو در ترویج نظریه مقاومت و هم چنین اشاعه این نظریه در کشور های اسلامی ایفا نماییم و آن را با نظریه صدور انقلاب گره زده و به عنوان نشانه ای از جهت گیری های کلان و جهانی اسلام به شمار آوریم. 

که در مورد نگاه جهانی اسلام باید به احادیث و روایات و این که این قرآن هدی للناس و موعظه للمتقین هست اشاره نماییم و این که در زمان حکومت مهدوی این موضوع مطرح می گردد که آیا امام زمان تنها برای شیعیان قیام می نمایند؟ که در جواب گفته می شود که خیر. بلکه ایشان برای این که زمین را پر از عدل و قسط نمایند این کار را انجام می دهد. البته کسانی که بیشتر نفع خواهند برد مستضعفین می باشند که این مستضعفین نیز دارای مصادیقی می باشد که در مجال های بعدی به بحث در حوزه مستضعفین و مصداق های آن خواهیم پرداخت.

معنای زندگی و ایمان، معنای زندگی و شناخت

اگر بخواهیم معنای زندگی را تعریف نماییم تعاریف مختلف و متعددی را شاهد هستیم اما آنجه در نگاه اسلامی به آن می رسیم همان نگاه ایمان است که با شناخت صرف فرق دارد. شاید کسی حق و حقیقت را بشناسد اما در این راستا حرکت نکند. اما کسی که ایمان دارد این فرد کسی است که در این راستا متعهدانه و مسئولانه به خویش نگاه می نماید و دستورات حق تعالی را متوجه خویش می داند. و این نگاه باعث خواهد شد تا در برابر حقوق الهی خاضع باشد و از طرف دیگر مسئولیت پذیر نیز باشد. یعنی هم مسئولیت پذیر باشد و هم آزاد. یعنی آزادی را از مسئولیت پذیری در مقابل حقوق الهی بدست بیاورد و بداند که این جهان جهانی عبث نیست. و این خلایی را که اندیشمندان غربی مطرح کرده اند را و باعث ایجاد خلایی در ذهن انسانیان گشته است را کنار گذارده و بلکه به سمتی حرکت کنند که این معنا به جایگاه اصلی خویش بازگردد. که در این راستا می توان موضوعاتی از قبیل معنای زندگی را شناخت و دید که معنای زندگی جیست. و رابطه آن با اعتقاد به خدا و باور به خدا و عمل کردن به آن اعتقادات برسد و ایمان متعهدانه را شکل دهد. به آن چیزی ایمان گفته می شود که در راستای آن عمل تحقق یابد. و منجر به تغییر رفتار گردد.

جهت گیری زندگی مومنانه 

اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون 

که در این جایگاه وقتی ما تقسیم بندی الهی را مشاهده می نماییم به این نکته می رسیم که این جهت گیری ها جهت گیری های صرفی نبوده است و جهت گیری بی هدف و بی غایت و بی ارزش و بی تعلق نبوده است. بلکه جهت گیری جهت گیری ای بوده است که حق و باطل را جدا از هم می داند و نه مخلوط در هم. یومن ببعض و نکفر ببعض را نفی می نماید. و این خود نشانه ای است از این که در این جا ما کسی را داریم و آن همان پروردگار متعال و رب الارباب می باشد. که لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر. که چشم های جهانیان او را نمی بیند. اما او تمام جهانیان را مشاهده می نماید. و اوست همان بخشنده آگاه. 

در یکی از بخش های کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آیه ای را که مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) شرح داده شده است به این نکته می رسیم که در این آیه که فرموده شده است ربنا ماخلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار. این نشان از آن دارد که جهان بی هدف و بی غایت رها نگردیده است. بلکه تمام این ها دارای اهدافی بوده است از جمله تعالی و تکامل انسان. و دیگر آن که به آن جایگاهی برسد که این جهان در راستای آن هدف خلق گردیده است. 

 

منتظر نظرات و پیشنهاد های شما برای بهبود موضوعات هستیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۷
حسین یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم 

بر آن شدم تا در حوزه رابطه معنای زندگی و ارزش های بشری همچون عدالت و تکامل و رشد و آزادی و ... بنویسم تا شما هم نظرات خود را در مورد آن به من منتقل کنید و بتوان از آن برای فهم هر چه بهتر معنای زندگی و ارتباط آن با فعل اخلاقی بحث بیشتری داشته باشیم.
پیشفرض اصلی ما در این جایگاه بحث در صورتی است که خدایی وجود دارد و ما افرادی خدا باور هستیم. و می دانیم که کسی هست که بر ما نظاره گر هست. و بر اعمال ما شاهد هست. و گویا ما مانند بازیگرانی هستیم در این جایگاه و در این فیلم و نمایشنامه الهی و ازلی در حال بازیگری هستیم. اگر ما به عنوان بازیگرانی در یک جایگاه انتخاب گردیم چگونه خواهیم بود؟ آیا مانند بقیه به سمتی حرکت می کنیم و می گوییم گویا همه باید به این سمت و سو حرکت نماییم. یا اصلا عدم تحرک را به مثابه حقیقت و آن جان الامر حقیقی در نظر می گیریم؟ به نظر می رسد که انسان در وجود خویش قوه ای دارد و آن قوه کمال طلب که بالذات دارای ارزش هستند را به انسان می نمایاند. و به او هشدار می دهد و به او آلارم ها و زنگ هشدار هایی را می دهد که تو یک فرد که بخوری و بخوابی و بلند شوی و بروی به سر کار و دوباره بیایی بخوری و بخوابی و فکری هم بکنی و ... تا زندگی خوبی داشته باشی نیستی. یا هستی؟ 
نظر شما چیست؟
نظر شما در مورد این که زندگی باید دارای یک روال مشخص باشد کدام است؟ و آیا اصلا روند زندگی بشر چنین می نمایاند؟ آنچه در تاریخ زندگی بشریت به دست می رسد آن است که آدمی در طول سالیان زندگی اش با پستی ها و بلندی های بسیاری روبرو می گردد. از طرق دیگر همین انسان است که نیاز هایی دارد و این نیاز ها او را در راستای تکامل و رشد به سمت بالا حرکت می دهند. برخی از نیاز های او سیری ناپذیر هستند و برخی از نیاز های او کاذب و دروغین هستند گرچه نیاز به شمار آیند. یعنی نمی توان تمامی نیاز ها را به یک گونه شناخت و گفت آنچه موجب تکامل بشر می گردد برطرف کردن نیاز ها می باشد. بلکه باید گفت شناخت دقیق نیاز ها و جایگذاری آن ها در جایگاه صحیح هست که می تواند زندگی را ایجاد نماید. چنان که در حدیثی از ائمه معصومین علیهم السلام داریم که فرمودند لو عدل فی الناس لاستغنوا. این بدان معناست که اگر در میان مردم عدالت برقرار گردد مردم احساس بی نیازی می کنند. این اجساس بی نیازی خود از مولفه های یک زندگی صحیح و یک زندگی دارای معنا است.
عدالت خواهی و زندگی قرآنی
حال در این جا اگر بخواهیم عدالت را به مثابه یک ارزش و آن هم ارزشی مطلق به حساب بیاوریم این موضوع را مشاهده می کنیم که این ارزش و ارزش هایی همچون تکامل و رشد در راستای هم قرار می گیرند. یعنی اگر ما معنای زندگی را هدف زندگی بدانیم (لیبلوکم ایکم احسن عملا)(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) بدانیم این معنا گره خورده با ارزش هایی است و یکی از آن ارزش ها عدالت است. همین که عدالت داشته باشیم و همین که احساس رضایت از اجرای عدالت داشته باشیم و همین که ظلم ستیز باشیم خود نشان دهنده آن است که زندگی ما دارای معناست. این در صورتی است که ما برای زندگی هدفی را مشخص نماییم. که در تعابیر دینی نیز ما چنین جایگاهی را برای زندگی می بینیم. در آیه ای دیگر نیز داریم که (لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) یعنی هدف از ارسال رسل و انزال کتب و میزان به همراه ایشان هدف قیام مردم به قسط و عدالت خواهی بوده است.
عدالت خواهی و زندگی مهدوی
در این موضوع اگر بخواهیم نگاه و دیدگاه مشهور و غالب را در مورد حکومت مهدوی و در کل زندگی ائمه معصومین مورد دقت و بررسی قرار دهیم به این نکته خواهیم رسید که ارزش ها به گونه ای نیستند که امروز ارزش باشند و فردا ضد ارزش بلکه ارزش ها ارزش هایی مطلق هستند و این ارزش ها چه در جایگاه امام علی علیه السلام و چه در جایگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مورد اجرا و عمل قرار می گرفتند.  وقتی امام علی علیه السلام در جایگاهی که برادرش از او درخواست مالی از بیت المال را می نماید ایشان دست ایشان را به آتش نزدیک می کنند و از این کار منع می کنند و آتش این دنیا را به مثابه ی تصویری از عالم بالاتر به عقیل برادرشان نشان می دهند این نشان از بزرگ منشی و زندگی ای دارد که در راستا و در جهت گیری های بزرگتری بنا نهاده شده است. و این جهت گیری ها جهت گیری هایی جهان شمول می باشد. چنان که در روایات آمده است که وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور پیدا می کنند در راستای تشکیل حکومت و پس از استقرار حکومت مهدوی در راستای عدالت و برداشتن ظلم از جهان و جهانیان می کوشند. چنان که در حدیثی آمده است. یملا الله به الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. که در این جا کلمه ارض نشان دهنده جهان شمول بودن این خواسته و این ارزش در تعالیم اسلامی داشته و دارد.
زندگی سعایت مندانه و عدالت خواهی
در حدیث دیگری از یکی از ائمه معصومین علیهم السلام داریم که فرموده اند فان فی العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق. یعنی اگر زندگی وسیع و زندگی دارای گشایشی را خواهان هستید باید زندگی خویش را بر پایه عدالت و عدالت طلبی بنا نمایید. 
در آیه ی دیگری از قرآن کریم داریم که می فرماید: (ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتائ ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر یعظکم لعلکم تذکرون) که اگر به این آیه نیز نگاه نماییم بدین موضوع پی خواهیم برد که زندگی بر پایه و در راستای عمل به دستورات حق تعالی است که می تواند جهت گیری زندگی را برپایه حق و حقیقت طلبی بکشاند و تکامل حقیقی و اصلی را کسی جز خداوند که عالم مطلق و عادل مطلق و خیر محض می باشد کس دیگری نمی تواند انجام دهد. 
در جای دیگر می فرماید (الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء و الله یعظکم مغفره منه و فضلا و الله واسع علیم) یعنی در راه حق طلبی و حق جویی شیطان به دنبال تله گذاری هایی است که آدمی را به فقر و نداری وعده بدهد و این وعده منجز به آن خواهد شد که ما به سمت فقر و پس از آن به سمت کفر نعم الهی پیش برویم. و این کفر ما را از جایگاه اصلی خویش خارج نماید. 
جایگاهی که خدا برای ما در این نظام آفرینش قرار داده است جایگاهی بالاتر از این موارد و این وعده های پوچ و توخالی می باشد و همین بس که این وعده های پوچ و توخالی را کنار بگذاریم و در جهت تحقق مسیری که حق تعالی برای ما ترسیم نموده است حرکت نماییم.
مردم و زندگی
در این مسیر افراد بیمار، افراد سالم، افراد فقیر و ندار و افراد ثروتمند و متمول را می توانی مشاهده نمایی. همچنین می بینی افرادی را که از سر پول پرستی بر کوس بد مستی می کوبند و از طرف افرادی را نیز می بینی که با نداری ها ساخته و زندگانی را در سایه حق تعالی می گذرانند. و در ازای هر نعمت حق تعالی شکر و در برابر مصیبت ها نیز شکر به عمل می آورند. و مقام شکر را شناخته و می شناسند و می دانند که (لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید) که در حدیثی داریم که وقتی نعمت ها به شما روی می آورند با افزایش شکر از زوال آن نعمت الهی جلوگیری نمایید. (حکمتی از نهج البلاغه) 
زندگی عادلانه یا عادلانه زندگی کردن یا زندگی کردن بدون عدالت
ما در این راستا کدام یک از این زندگی ها را انتخاب می نماییم. و دلیل آن چیست؟ و اگر بخواهیم که زندگیمان را وقف هدفی بنماییم کدام هدف را سرلوحه کار خویش قرار خواهیم داد؟ (نظرات خودتون را برامون ارسال بفرمایید)
فرق زندگی عادلانه با عادلانه زندگی کردن چیه؟ وقتی من زندگی عادلانه ای دارم آیا لزوما به این معناست که من دارم عادلانه زندگی می کنم؟ به نظر می رسد که وقتی بخواهیم یک زندگی خوب را وصف نماییم زندگی ای را وصف می کنیم که جهت گیری آن جهت گیری تکامل و رشد و پیشرفت باشد. و در این راستا بصورت عاقلانه و با دوراندیشی و تفکر جهت گیری های خویش را مشخص نماید. و در راستای حهت گیری های کلان راهبردهای خرد تری را برای خویش تعریف نماید و به قولی سبک زندگی داشته باشد. 
سیره محمدی(ص)
سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) و سیره نبوی (ص) در این راستا کمک کار خوبی است جهت ارتقا وسعت دید و نگاه ما به زندگی و سبک زندگی. 
و عجب پیامبری داشتیم پیامبر مهر و مخبت و عطوفت و مهربانی که در این راستا او را در راستای ابلاغ رسالت و اتمام نعمت چه خوب عمل نمود و چه خوب تبلیغ اسلام نمود. و این است منطق اسلام. و این است رفتار پیامبر اکرم (ص). پیامبری که با این که بر سر ایشان خاکروبه ها ریختند اما چنان بر دعوت مردم اصرار داشت که به او گفته شد. (لعلک باخع نفسک الا یکونوا مومنین). کسی که ظلم را پذیرا نبود اما وقتی طلم را در حق خود می دید کنار می کشید. و عجب رفتاری داشت پیامبر اکرم (ص).
و السلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا.
 
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد 
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۰۱:۲۰
حسین یزدی